288

هفده روز آموزش زبان کره ای و سرانجام و امروز تونستم یه جمله رو(غیرازاونایی که قبلا بلد بودم) توی یه سریال تشخیص بدم اونم چه جمله ای!

"پول نداری؟"

287

راستی

آرزو کنمت

برآورده شدن

بلدی؟


حمید رها

287

در روزگاران قدیم روزهارو برای این می گذروندم که به سه شنبه برسم و سریالمو نگا کنم.آری... زندگیم در همین حد هدفمند بود!

اما حالا...هممم...روزهارو برای رسیدن به فردا شب می کنم.پیشرفت خوبیه نه؟خب از دلایلش میتونه این باشه که این روزا دارم زبان کره ای یاد میگیرم:-D (دوستانی که با من همراه بودن آگاهند که اگه هربار که اومدم و استارت یه زبان.جدیدو زدم ادامه اش میدادم الان میتونستم به همه ی زبانای زنده ی دنیا حرف بزنم،چه کنیم؟ اینم سرگرمی منه:دی) خلاصه که هرروز یه درس،یه جمله یادمیگیرم.کسی چه میدونه شاید روزگاری برسه که زمانم رو برای رسیدن به یک هدف ارزشمند خرج کنم.

ارشدم بیخیال شدم.

نمی دونم درموردش نوشتم یا نه قصد داشتم بخونم ولی از بس بهش فکر کردم به مرز خودزنی رسیدم پس ترجیح دادم این یه ماهو از خودم بگذرم و به روح و روانم یه آرامشی بدم:)


286

هرچقدر هم که بدونی،هرچقدر که توقعشو داشته باشی،هرچقدر که کلمه به کلمه حرفایی که قراره بشنوی و عکس المعلی که قراره ببینی رو از حفظ باشی،

بازم،

وقتی باهاش روبرو میشی، بعضی حرفا، بعضی کارا...

قلبت می شکنه...

حالا هی بگو عیب نداره،می دونستم،انتظارشو داشتم. 

ولی چه سود؟ اینا سد خوبی برا سیلاب اشکات نمیشن.



پ.ن:یه قوری چای رو خودم خالی کردم مامانم جای پرسیدن حالم نگران درِ قوریه:|از بقیه باید چه انتظاری داشته باشم دیگه؟

285

ساعت عاشقی 

11:11

...

هعی...

خانوم پ ر چند فقره عکس به من داده که جمله ی فوق رو روش بنویسم براش:|

هممم...منم گاهی دلم یه عاشقانه می خواد... ولی وقتی خوب بهش فکر می کنم می بینم که جایی تو زندگی قمر در عقرب من نداره 

ولی بازم،

دلم می خواست می تونستم به کسی بگم

"تا وقتی که  تو باشی حال غروب جمعه هم خوب است"