دوشنبه
سوم اسفند نود و چهار
یه احمق،عاشق شکست خورده،کسی که تازه عاشق شده و حس می کنه دنیا گل و بلبله،احتمالا یه هنرمند که حس هنریش زده بالا،کسی که همه چیشو ازدست داده و... اینا کسایی ان که نیم ساعت تموم زیر بارون راه میرن اونم فقط با یه تیشرت!نه دانشجوی بدبختِ مشکوک به سرماخوردگی ای که صداش گرفته و دوساعت بعدش باید بره سر کلاس کنترل خطی اونم با صاد!
سرم درد می کنه،هوا سرده و باید برم سر کلاس کنترل؛این میتونه یه نمونه ی کامل بدبختی باشه:میزری!
تا حالا یه عاشق رو اینقد بد نصویر نکرده بودم. مرسی واقعا :))
بد نیس که،موقعیتش بده فقط