323:درهم برهم

بسیار خب

داداااام...امتحانا تموم شد و دو روزه برگشتم خونه حتی:)

نه اینکه این مدت یه ریز سرم تو درس و کتاب بوده باشه که وقت نکنم اینجا بیام...نه...احتیاج داشتم یه مدت دور باشم.اینجا که می نویسم،واقعی می نویسم،بیشتر از هروقت دیگه ای خودمم،هربار که اینجا میام با خودم روبرو میشم،لازم بود که از خودم دور باشم...یه مدت غرق رویا شم،از زندگیم فاصله بگیرم.

همممم...بگذریم هنوز همه ی نمره هام نیومده ولی تا اینجا به اندازه ای که فکر می کردم گند نزدم:)

دیگه اینکه موس کامپیوتره خراب شده و باورتون نمیشه که با کیبورد به جز نوشتن چه کارای دیگه ای میشه انجام داد:دی 

دیگه اینکه دارم فیلم خاطرات خون آشام رو می بینم،خب این یه خورده ناامید کننده اس.من فصل اولشو تقریبا همزمان با پخشش دیدم ولی حوصله ی بقیه شو نداشتم والان از بیکاری مجبورم:( این خیلی بده که به محض معروف شدن یه سریال یا فیلم،از چشمم می افته و حوصله ی دیدنشو ندارم،الان مثلا دارم میمیرم که "بازی تاج و تخت" رو ببینم ولی نمیشه،نمی تونم:|

دیگه اینکه فصل سوم the 100 هم که اومد،چرا تخیلیش کردن این همه،منظورم اینه که خودش کلا تخیلی بود ولی برپایه ی علم بود،کجای یه ارتش اسکلتی برپایه ی علمه آخه:|به هرحال حوصله ی اونم ندارم.

درحاشیه هم که همه ی لطفش به مهران مدیری بود که نیست :/ این چه وضعشه آخه:/

شهرزادم که چندوقته همه جا حرفشه،داستانش جالبه،دکور و صحنه هاشم جالبه ولی خیلی مصنوعی بازی شده،خیلی هاااااا...بعضی جاهاش واقعا دلم می خواد بالا بیارم:/ مخصوصا این "فرهاد"ه ها،اگه به خاطر "شهاب حسینی" نبود کلا قیدشو میزدم:/

ولی خب صنعت فیلم سازی ایران داره پیشرفت می کنه،اینو منی که چندساله کلا فیلم و سریال ایرانی رو کنارگذاشته میگه،برای من کاملا حس میشه.

سریالی شد همش که:/

بی خیال...حس سرهم بندیش نیست:-D