320

شنبه


ناراحتم.نمی دونم چرا.چرا می دونم! شاید از این ناراحتم که فردا امتحان معماری دارم و هیچی بلد نیستم.شایدم از این ناراحتم که کل این دوروز هیچ کار مفیدی نکردم به خاطرش
.از این ناراحتم که همه ی کتابای صوتی انگلیسی با لهجه ی بریتیشه:/ این چه وضعشه آخه:/ این همه فیلم دادین بیرون خب چهارتا کتاب صوتی ام درست می کردین دیگه .ولی نه اینا نیست.نمی دونم چیه.شایدم می دونم ولی به شدت دارم انکارش می کنم طوری که حتی نمی دونم چیه:|
شایدم کلا دارم چرت و پرت میگم.
کلا دارم چرت و پرت میگم:|
 ولی نه...دلیل اصلی ناراحتیم این جمله اس:
"کلی زحمت می کشیم یه هفته رو تموم می کنیم،دوباره یه هفته دیگه شروع میشه!"
بعد حالا میشه اینو به روز و ساعت و دقیقه و ثانیه حتی،تعمیم داد.کلی تلاش،کلی زحمت،کلی مسیر که هر روز و هرروز باید بری و آخرش که چی؟

~ فکر می کنم دچار افسردگی قبل امتحان شدم.افسردگی قبل امتحان،نوعی افسردگی مزمن که در طول دوران فرجه بین دانشجویان شیوع پیدا می کنه و دلیلشم در بسیاری از موارد تلنبار شدن درس هاشونه.
از نشانه های این افسردگی زل زدن به حجم کتاب،چک کردن مداوم سطر ها و صفحه های باقیمانده تا آخر کتاب،گریه و پوچ گراییه!
دیده شده که در مواردی فرد به بی خیالی مطلق روی آورده و قید همه چی رو می زنه.یکی دیگه از نشانه های این بیماری،روی آوردن شدید به مذهب و ذکر مداوم نام امامان و پیامبران به ترتیب بزرگی معجزه هاشونه .همچنین جمله ی "غلط کردم،از ترم بعد می خونم" به وفور از افراد مبتلا به این بیماری شنیده می شه.
نظرات 6 + ارسال نظر
لبخند ماه سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 10:53 http://Www.labkhandemah.blogsky.com

دوران افسردگی قبل امتحانات روخوب اومدی

:)

آنا دوشنبه 21 دی 1394 ساعت 14:21 http://aamiin.blogsky.com

ادیوبوک به لهجه امریکن که زیاد هست. کتاب های قدیمی شامل حق کپی رایت نمی شن می تونی دانلود کنی از نت.

اره ولی یا مطابق سلیقه ام نیستن یا سطحش خیلی بالاس
حالا بعدا باید سر فرصت بگردم چیزی که می خوامو پیدا کنم:)

پرپرک دوشنبه 21 دی 1394 ساعت 14:06 http://parparak1313.blogsky.com

افسردگی قبل امتحان :)))))))))))
البته مال من این ترم به افسردگی بعد امتحان تبدیل شده :'(
به چیزای خوشحال کنک فکر کن...فاصله ی بین ترم...خونه...شیدا و صوفی حتی :))

همین کارو می کنم:)

کرگدن چهارشنبه 16 دی 1394 ساعت 09:49 http://penman.blogsky.com

یعنی الان این خود منم

:)

دم نوش سه‌شنبه 15 دی 1394 ساعت 15:23

یکی به یکی دیگه گفت زودتر مرداد ماه بیاد قسطم تموم شه، دومی گفت منتظری روزات بگذرن؟!
حرفش خوب بود، من از اون روز سعی کردن آرزو نکنم برای شروع و تموم شدن روزا
اما ارزو دارم این روزهای خوبم به همه روزا و این حال خوبم به حال همه ی عزیزام تعمیم پیدا کنه
امروز و تقریبا این ساعت هفته گرد ازدواجمه :)
جات خالی بود
الان میفهمم من چند سال بود که آرامش نداشتم! نه که ادای عاشقا رو دربیارم، اما همیشه یه چیزی تو ذهنم درحال چرخ زدن، یا حرف زدن، یا خرد شدن بود

الان همه ساکتن تو مغزم :)
تو هم از خوشحالیات بگو، بزرگ و کوچیکش فرق نداره

واااای چه خوب:)))
می خواستم یه تبریک ویژه بهت بگم ولی نشد:(
هفته گرد ازدواجت مبارک:) امیدوارم همیشه ی همیشه همین آرامشه بمونه،حتی وسط طوفانای زندگی:)
اینجا برای همینه که از خوشحالیام بنویسم،می نویسم،می نویسم:)
مرسی که یادآوری کردی

پیک سه‌شنبه 15 دی 1394 ساعت 03:10 http://eshtebahinevis.blogfa.com

جالب بود :)))

مرسی:)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.