298:و من زمزمه ی باد را در گندم زارها دوست خواهم داشت...

جمعه 21 آبانماه نودوچهار


 از دور سر زرد درختای سرو و دیدم...نمی دونم چرا به نظرم شبیه مزرعه ی گندم اومد.منو برد به چندسال پیش...چهارتا بچه جلو چشمم میان که دارن تو مزرعه ی درو شده ی گندم بازی می کنن...سه تاشون باهم یه.چاله می کنن و روشو با ساقه های شکسته ی گندم می پوشونن،یکیشون میره و نفر چهارم رو با وعده ی دیدن یه چیز خیلی جالب به سمت تله می کشونه،بچه بی خبر از همه جا میاد و پاش تو تله گیر می کنه و شلیک خنده اس که به هوا میره... بچه که بودم عاشق این بودم/بودیم که بریم خونه ی مامانبزرگ!خاله هام دو سه سال با ما اختلاف سنی دارن برای همین همیشه باهم بازی می کردیم و الانم باهم دوستیم بیشتر تا خاله و خواهرزاده!عاشق دیدن اون گلای بنفش موقع بهار بودم که کل زمین پشت خونه ی مامانبزرگ و می پوشوندن...عاشق دیدن ستاره ها که اونجا بیشتر و قشنگ تر از هرجای دیگه،دیده می شدن... درختای سرو زردو دیدم ویادم رفت به دوران بچگی...چه قدر همه چی خنده بود...الان چقدر همه چی جدی شده... بی خیال! سفر...سفر...سفر... اولش افتضاح بود،وسطاش خوب بود،آخرش عالی بود! در کل خوب بود:) عاشق روانشناسی شدم که همراهمون اومده بود و باز این حسرت که چرا من روانشناس نیستم:| و اون پل! پلی که 120 سال پیش ساخته شده و هنوزم پابرجاست و هنوزم استواره و ما امروز حتی تو رنگ کردنش مشکل داریم :| حال و هواش عجیب بود... به هرحال خوشحالم که رفتم:) 


 پ.ن:بالاخره یاد گرفتم عکس سلفی بندازم:-D همه باهم: هیپ هیپ...هورااااا هیپ هیپ...هوراااااا


پ.ن:نخواستم عکس پل و کوچیکتر کنم برای همین لینکشو اینجا میزارم،برین ببینین:

"پل قطور" پلی که ایران رو به ترکیه وصل می.کنه و جزو سه تا پل اول خاورمیانه از لحاظ ارتفاع و طوله!

120 سال پیش توسط یه زن آلمانی ساخته شده...120 سال...برمیگرده به دوره ی رضاشاه قدمتش!تازه میگن وقتی می خواستن پل رو برای اولین بار امتحان کنن،رضاشاه به مهندس ساختش میگه باید همراه خونواده ات بری زیر پل بشینی،تا قطار بیاد رد شه اگه اتفاقی نی افتاد بعد دستمزدتو میدیم!

درواقع موضوع همینه،قدیما از هرکسی که کاری انجام میداد،یه کیفیت مشخص طلب می شد،و درغیر این صورت برخورد می شد با اونی که کم کاری کرده!ولی الان چیزی به اسم کیفیت مهم نیست اصلا!

نظرات 5 + ارسال نظر
مهندس دیوانه سه‌شنبه 3 آذر 1394 ساعت 09:43 http://jenin.blogsky.com

یعنی می‌خوای بگی تا حالا سلفی بلد نبودی؟!‌ می‌دونی پلیس فتا حواسش به همه چی هست؟!

نه
آره

لبخند ماه پنج‌شنبه 28 آبان 1394 ساعت 14:35 http://labkhandemah.blogsky.com

چه جالب...
دقیقا کجاست؟!

چند کیلومتری خوی،آذربایجان غربی:)

دم نوش چهارشنبه 27 آبان 1394 ساعت 22:17

عه وا!!!! چقد خارجین شما :)

دم نوش دوشنبه 25 آبان 1394 ساعت 23:43

هوم، تو ویکی نوشته بود تو خوی هست اون پله
واسه اون گفتم

یه نیم ساعتی از خوی فاصله داره،من ارومیه درس می خونم:)

دم نوش دوشنبه 25 آبان 1394 ساعت 23:15

چه جای باحالی رفته بودین! همیشه به تفریح و گردش
تو ویکی نوشته سال چهل و نه ساخته شده!
کلا رو مرزی شما :)
اهل همونجاهایی؟ ببخشید فضولی میشه وااا

اره خیلی باحال بود،جای شوما خیلی
نچ!اونجاها درس می خونم
+رو مرزم؟!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.