304

دوشنبه

دوم آذرماه نودوچهار



~ می خواستم از تمیزی حمام های آن بلوک دفاع کرده باشم،گفتم "نه بابا،وقتی من حمام بودم داشتند حمام هارا می شستند...کی بود؟!...یکشنبه بود به گمانم!"و بعد با خود فکرکرده بودم مگر امروز چند شنبه است؟صدایی گفته بود دوشنبه!این دو روز چطور گذشته که یکشنبه اینقدر دور به نظر می رسد؟


~ "روی ماه خداوند را ببوس" تمام شد!آنقدر ناگهانی.که فکر.کردم کتاب ناقص است!یعنی در همین حد ها! فکر می کنم کتاب اصلا داستانی را روایت نمی کرد،صرفا توصیف چند روز از روزهای کسی بود،جالب بود، حس و حال خوبی داشت،فضاسازی عالی،ولی من خیلی این نوع نوشتن را دوست ندارم:-D الآن دارم "سال بلوا" را می خوانم!خیلی مانده تا نظر دهی در مورد داستان ولی نگارشش و اینکه یک "تعلیق" خاصی همه جای داستان هست را دوست دارم :) این.روز ها تب کتاب دارم! چندین.و چند کتاب ردیف کرده ام پشت سر هم برای خواندن!ببینم.می توانم خواندن را عادت کنم.برای خودم یا نه:)


~ داستان خیلی تکراری بود،درست!ولی روایتش عالی بود...عالی...بخصوص من قسمتی را که درکنار گذر سالها پیشرفت تکنولوژی راهم کم کم نشان می داد دوست داشتم:) فیلم خوبی بود همه چیز سرجای خودش بود،چیزی را که می خواست بگوید گفت و تمام!نه کمتر نه بیشتر!ببینید "one day" را!

پ.ن:ناگفته نماند شاید درصد "ناچیزی" از این خوش آمدن برگردد به اینکه من عاشق بازیگر نقش اول مردش هستم:دی البته درصدش خیلی کم است و در کیفیت فیلم اثر نمی گذارد!خیالتان تخت;-)


~ میانترم الکترونیک هم که لغو شده به 23 ام منتقل شد!باید آماده شوم برای مخابرات هفته ی بعد!خدا به خیر کند...

نظرات 2 + ارسال نظر
دم نوش چهارشنبه 11 آذر 1394 ساعت 22:25

اره، روی ماه خداوند.. زود تموم میشه، نه که زودا
یه عالمه سوال درست میکنه و درگیرت میکنه بعد با جوابای غیر قانع کننده رهات میکنه
سال بلوا خوبه، سمفونی مردگان هم عالیه
یه ماه دیگه جشن دارم، از همین تریبون دعوتت میکنم
اگه بیای چه خوبه، به مهمونی غریبه که یهو میفمم اقلا هم غریبه نیست

اره:( ناگهانی تموم شد انتظارشو نداشتم!
سال بلوا عالی بود:) دقیقا سبک منه:) سمفونی مردگان دردست خوندنه:)
واقعا کاش میشد بیامآ!خدا رو چه دیدی شاید شداز همین تریبون اعلام می کنم از دعوتت صمیمانه متشکرم:)

لبخند ماه سه‌شنبه 3 آذر 1394 ساعت 23:10 http://labkhandemah.blogsky.com

کتاب خوندن خیلی خوبه. من کتابهایی که شروع میکنم وسطش رها میکنم نمیدونم چرا... کتابهای خوبی هم هستنا ولی نصفه ولشون کردم.
الان سمفونی مردگان رو خریدم ولی هنوز شروع نکردم از ترس نصفه رها کردن

اره،منم کتابای زیادی رو نصفه ول کردم،کتابای بیشتری رو شروع نکردم از ترس نصفه ول کردن، برای همین جدیدا به داستان کوتاه رو آوردم
سمفونی مردگان رو نخوندم ولی تو لیسته:)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.