277

هوا سرد است 

من از عشق لبریزم 

چنان گرمم 

چنان با یاد تو در خویش سرگرمم 

که رفت روزها و لحظه‌ها از خاطرم رفته است 


هوا سرد است اما من 

به شور و شوق دلگرمم 

چه فرقی می‌کند فصل بهاران یا زمستان است؟ 

تو را هر شب درون خواب می‌بینم..


تمام دسته‌های نرگس دی‌ماه را در راه می‌چینم 

و وقتی از میان کوچه می‌آیی 

و وقتی قامتت را در زلال اشک می‌بینم 

به خود آرام می‌گویم: 

دوباره خواب می‌بینم! 

دوباره وعده‌ی دیدارمان در خواب شب باشد 


بیا.. .

من دسته‌های نرگس دی ماه را در راه می‌چینم.



"لیلا مومن پور ، زمستان 77

نظرات 3 + ارسال نظر
دم نوش سه‌شنبه 21 مهر 1394 ساعت 22:48

آهنگ یار بیگانه نواز از دنگ شو رو شنیدی؟
این روزا همش همین آهنگ تو ذهنم پلی میشه

نه متاسفانه
ولی فردا دانلود می کنم ببینم چیه:)
آهنگایی که این روزا همش تو ذهنمن،و همین هفته ی پیش دانلود کردم و جدیدترین آهنگامن عبارتند از:
وقتی میای(سوغات) حایده
سیمین بری، جمشید... فامیلیش یادم رفته
یار شیرین، لیلا فروهر

دم نوش سه‌شنبه 21 مهر 1394 ساعت 22:33

نگار
امروز با ابجیم رفته بودیم سرزمین کتاب که طبقه ی همکف همه چیز داره جز کتاب
چند تا مجسمه ی خیلی قشنگ چوبی داشت، مثلا یه فیل چاق که پایینو نگاه میکرد و روی خرطومش یه پرنده ی کوچولو نشسته بود
من همه ی مجسمه ها رو دوست داشتم، همه شون تنها و ناراحت بودن
ولی زهرا اینجوری نمیدیشون همه شون خوشحال بودن تو نگاهش
!!! قاعدتا من الان باید شارژ تر باشم

بلی باید!
به اندازه ی آدمای زمین نگاه و عقیده و طرز فکر هست رو زمین!
همین تفاوت نگاه ها خودش خیلی جالب و عجیبه برا من!
چند روز پیش آزمایشگاه ماشین داشتم،ساعت هشت صبح رفتم دم در کلاس و درش قفل بود!من بودم و یه در بسته روبروم!بعدا دوستم گفت اومده تشخیص داده که کلاس تشکیل نمیشه و برگشته ولی حجم احساس ناامیدی و افسردگی ایها که اون لحظه، بهم منتقل شد کاملا روی باقی روزمم اثر گذاشت!جالبه شاید برا خیلیا عادی باشه،خیلیا خوش حال بشن حتی،ولی برا من... حس خوبی نداشت..
آدما توی موقعیتای یکسان عکس العملای جالبی دارن...آدما!

دم نوش دوشنبه 20 مهر 1394 ساعت 23:54

هعیییی عاشق شدنم اومد

چیدن دسته های نرگس دی ماه و اینا،ها؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.